قاتل زنجیرهای راز جنایتهایش را فاش کرد
در این خبر آشنا میشوید با: قاتل زنجیرهای راز جنایتهایش را فاش کرد، بازجویی از قاتل زنجیره ای کنار تخته، گفتگو با قاتل زنجیره ای کنار تخته، تشریح نحوه قتل قربانیان، احتمال افزایش قربانیان توسط قاتل زنجیره ای کازرونی، رسیدگی ویژه به قتلهای سریالی کازرون. تا پایان خبر با ما همراه باشید.
بازجویی از قاتل زنجیره ای کنار تخته
در نخستین بازجوییها قاتل زنجیرهای راز جنایتهایش را فاش کرد.
از نخستین قتل به بعد میدانستم قاتلان پدرم دنبالم هستند اما در هر قتل زودتر از آنان دست به کار میشدم. دو نفر که میدانستم مامور قتل من شدهاند مرا سوار موتوسیکلت کردند که در یک منطقه بیابانی غافلگیرشان کردم و هر دو را کشتم.
این بخشی از اعتراف های قاتل زنجیره ای بود، وی در کمال خونسردی به تمامی قتل های خود اعتراف کرد و اذعان داشته که به هیچ وجه پشیمان نیست کمی بیشتر از وی در این خبر برایتان میگوییم.
جهت گوش دادن به اپیزد بیست و چهار پادکست جنایی دادپویان یعنی پوست شیر، میتوانید به لینک زیر مراجعه کرده تا با روایت کامل این داستان آشنا شوید.
گفتگو با قاتل زنجیره ای کنار تخته
خودت را معرفی کن؟
در شناسنامه اسمم «سردار» است اما به مرتضی شهرت دارم. 25 ساله و مجردم.
سواد داری؟
بله. تا اول دبیرستان درس خواندهام. البته خیلی دوست داشتم درس بخوانم، اما متاسفانه پس از کشته شدن پدرم دچار مشکلات مالی فراوانی شدیم. چند تن از برادرانم دچار اعتیاد شدند و همه اینها دست به دست هم داد تا درسم را نیمه کاره رها کنم.
خودت علاقه ای به ادامه تحصیل داشتی؟
از درس خواندن بدم نمیآمد اما مهمترین هدف زندگیام گرفتن انتقام خون پدرم بود.
از کشتن این هشت نفر پشیمان نیستی؟
فقط برای قتل «فرهاد» ناراحت هستم. او نباید کشته میشد که متاسفانه به ناحق کشته شد اما با مرگ «هاشم» و همدستانش ساکنان منطقه به خصوص افراد محروم و بی پناه حسابی خوشحال هستند. ضمنا برای قتل های خود از چهار سال قبل از خدا تقاضای عفو و بخشش کرده بودم.
پس چرا به سرقت مسلحانه و اسکورت کاروانهای مواد مخدر میپرداختی؟
این کارها فقط برای تهیه مخارج زندگی خود و دوستانم بود. البته در سرقت مسلحانه از طلافروشی قصد تیراندازی نداشتم اما مقاومت صاحب مغازه مرا مجبور به تیراندازی کرد.
از کجا مطمئن بودی «ماشاالله» قاتل پدرت است؟
در این رابطه تحقیقات زیادی انجام داده بودم. با تعدادی از شاهدان و اعضای گروه «هاشم» هم حرف زدم. مطمئن بودم «ماشاالله» با کمک یکی از دوستان پدرم او را ربوده و سپس با شلیک گلوله وی را کشته بود.
چرا از راه قانونی برای مجازات قتل پدرت اقدام نکردی؟
یک بار شکایت کردیم اما «هاشم» مرد بانفوذ و پولداری بود و با دخالتهایش شکایت مان به نتیجه نرسید. حتی شاهدی هم برای ادعای خود پیدا کرده بودیم.
میدانی چه مجازاتی در انتظار توست؟
همان روز که قتلها را شروع کردم، میدانستم آخر راهی که میروم، مرگ است!
اگر دستگیر نمیشدی، به قتلهایت ادامه میدادی؟
نه، هاشم آخرین قربانیام بود. دیگر قصد کشتن هیچ کس را نداشتم.
تصور میکردی در ملایر شناسایی و دستگیر شوی؟
نه، نمیدانستم از سوی پلیس شناسایی شدهام وگرنه بیشتر احتیاط میکردم. (قاتل زنجیرهای راز جنایتهایش را فاش کرد)
تشریح نحوه قتل قربانیان
جنایتکار انتقامجو که در جریان قتلهای زنجیرهای، هشت مرد را از سال 85 در شهرستان کازرون به قتل رسانده، در تازهترین اعترافهایش به تشریح نحوه قتل قربانیان پرداخت.
«مرتضی» با پذیرفتن اتهام قتل هشت مرد در کازرون و بخش «کنار تخته»، درباره انگیزه قتلها به تیم تحقیق گفت: سال 68 زمانی که پنج ساله بودم، دو نفر به دستور «هاشم» آخرین قربانی که از افراد بانفوذ و پولدار منطقه بود، پدرم را ربودند.
پدرم با «هاشم» در سرقت خانه، احشام و جنایتهای متعدد همکاری داشت. تا مدتها از پدرم بیاطلاع بودیم تا این که متوجه شدیم مردی به نام «ماشاءالله» فرزند عبدالله او را به دستور«هاشم» کشته است.
بنابراین خانوادهام شکایتی مطرح کرده و برادر«هاشم» نیز دردادگاه اعتراف کرد اما به خاطر نفوذ «هاشم»، موفق به اثبات ادعایمان نشدیم.
پس از مرگ پدرم، با زجر و بدبختی بزرگ شدیم. همیشه از خدا میخواستم من را به سنی برساند که بتوانم انتقام پدرم و اهالی را از«هاشم» و اطرافیانش بگیرم. به همین خاطر از سال 84 زمانی که 21 سال داشتم، تصمیم به انتقام گرفتم. با شناسایی عاملان قتل پدرم و جمع آوری اطلاعات لازم از همدستانشان، چند اسلحه خریدم.
نخستین قربانیام «ماشاءالله» بود، مردی که پدرم را کشت. او از اشرار منطقه بود که مرتکب جنایتهای هولناکی در منطقه شده و اهالی از او به شدت ترس و وحشت داشتند. نقشه قتل او را تیر سال 85 طراحی کردم.
از آنجا که میدانستم او مرد خطرناکی است و چنانچه اشتباه کوچکی میکردم، سریع متوجه ماجرا میشد و مرا میکشت، چهار شب به صورت مخفیانه خانهاش را تحت نظر گرفتم تا این که فرصت مناسبی برای اجرای نقشه به دست آمد. سرانجام نیمه شب مورد نظر، زمانی که ماشاءالله در خانه تنها بود، از بالای دیوار خودم را به حیاط رسانده و او را در خواب به رگبار بستم. (قاتل زنجیرهای راز جنایتهایش را فاش کرد)
پس از قتل، مدتها مخفی بودم چرا که میدانستم «هاشم» و همدستانش دنبالم هستند. با این حال به فکر کشتن دومین طعمهام بودم. به همین خاطر «حسن» را مهرماه 85 در محل نگهداری احشام با شلیک گلوله کشتم. شما می توانید با وکیل قتل مشاوره حقوقی داشته باشید.
مرتضی درباره انگیزه قتل «حسن» نیز گفت: پدر وی چند سال قبل خانوادهام را حسابی اذیت کرده بود. بنابراین همیشه دنبال راهی برای انتقام بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم پسرش را بکشم تا داغدار شود.
طبق نقشه از اوایل مهر 85، «حسن» را به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته و در موقعیتی مناسب او را با شلیکهای پی در پی از پا درآوردم. «مرتضی» در سومین جنایت پسر جوانی به نام «فرهاد» را از پا درآورد.
او در جریان بازجوییها گفت فقط از قتل «فرهاد» پشیمان است: نمیخواستم او را بکشم و مرگش اتفاقی بود.
او در تشریح این جنایت اظهار کرد: اسفند سال 85، یکی از دوستانم سراغم آمد و گفت: پسر جوانی به نام «فرهاد» برای دخترها مزاحمت ایجاد میکند بنابراین میخواست از «فرهاد» انتقام بگیرد.
روز حادثه قرار بود من رانندگی کنم و او به سوی پای پسر جوان شلیک کند. بنابراین پس از کمین و مشاهده «فرهاد» که سوار موتوسیکلت بود به تعقیباش پرداختیم.
وقتی اسلحه را به دوستم دادم و نتوانست شلیک کند. خودم تصمیم به شلیک گرفتم. بنابراین پای «فرهاد» را نشانه گرفتم اما زمانی که قصد شلیک داشتم چرخ ماشین داخل چالهای افتاد که گلوله ناخواسته به قلبش خورد. به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم و به همین دلیل وقتی از مرگش باخبر شدم خیلی گریه کردم.
جهت گوش دادن به اپیزد بیست و چهار پادکست جنایی دادپویان یعنی پوست شیر، میتوانید به لینک زیر مراجعه کرده تا با روایت کامل این داستان آشنا شوید.
عامل جنایتهای سریالی کازرون آذر سال 87 نیز داوود و شهاب را با شلیکهای مرگبار کشت. این در حالی است که تا کنون اجساد آنها کشف نشده است.
پسر 25 ساله با قبول اتهام این دو جنایت گفت: وقتی از طریق خبرچینهایم متوجه شدم «داوود» و «شهاب» مامور قتلم شدهاند چارهای جز پیشدستی ندیدم. آنها براساس نقشه میخواستند مرا به منطقهای خلوت ببرند و بکشند.
روز حادثه با اطلاع از این ماجرا سوار موتورشان شدم. اما پس از رسیدن به منطقهای بیابانی، آنها را در یک لحظه غافلگیر کرده و کشتم. بعد هم اجسادشان را دفن کردم.
به دلیل این که یکی از دوستانم شاهد این ماجرا بود ترسیدم اگر دستگیر شود ماجرا را فاش کند. به همین خاطر دو روز بعد اجساد را از خاک بیرون کشیده و در محل دیگری خاک کردم.
مرتضی ادامه داد: «ششمین قربانیام «رضا» نام داشت که او هم از عوامل هاشم بود. میدانستم اگر او را نکشم به دستش کشته خواهم شد. بنابراین اردیبهشت سال 87 او را در منطقه نخلستان «کنار تخته» به دام انداخته و به رگبار بستم.
پس از این قتل تا مدتها مرتکب جنایت دیگری نشدم تا اینکه شریف برادر داوود سراغم آمد و گفت: «میدانم شهاب و داوود را تو کشته ای به همین دلیل انتقامشان را خواهم گرفت.» شما می توانید با وکیل قتل مشاوره حقوقی داشته باشید.
با شنیدن تهدیدهای «شریف» مجبور شدم نام او را هم در فهرست سیاهم قراردهم. اواسط شهریور امسال نیز«شریف» را در سوپرمارکتی در حوالی میدان معلم کنار تخته شناسایی کرده و او را به رگبار بستم.
«شریف» با شلیک 15 گلوله کشته شد و دو نفر دیگر به نامهای «منصور» و«عبادالله» نیز مجروح شدند.
مرتضی سرانجام چهاردهم مهر سراغ «هاشم» رفت و او را هم با شلیک گلوله به قتل رساند. پسر جنایتکار که همچنان معتقد است «هاشم» فرمان قتل پدرش را صادر کرده میگوید: «هاشم میدانست سرانجام به دست من کشته میشود به همین خاطر هرچه از او میخواستم قبول میکرد. چند بار از هاشم پول گرفتم.
آخرین بار که سراغش رفتم و درخواست پول کردم یک هفته مهلت خواست.» او میدانست در این یک هفته نقشه قتلش را اجرا نمیکنم.
اما برای من مهم انتقام بود، نه پول، بنابراین صبح سهشنبه چهاردهم مهر او را مقابل مغازهاش کشتم. این در حالی بود که «هاشم» برای خاموش کردن آتش کینه در وجودم، پیشنهاد داده بود با دخترش ازدواج کنم. که قبول نکردم!»
عامل قتلهای زنجیرهای هشت مرد در شهرستان کازرون پس از تشریح جنایاتش با قرار بازداشت روانه زندان شد.
احتمال افزایش قربانیان توسط قاتل زنجیره ای کازرونی
سرهنگ محمد محمدی– رئیس پلیس آگاهی استان فارس – دیروز درباره آخرین تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی به خبرنگار ما گفت: «مرتضی» در بازجوییها تاکنون به هشت قتل اعتراف کرده است. با این حال تحقیقات ویژه جنایی برای کشف جنایتهای احتمالی دیگر، همچنان ادامه دارد.
او همچنین به دو فقره سرقت مسلحانه در منطقه اعتراف کرده است. «مرتضی» و همدستانش تیر سال 87 به یک طلافروشی دستبرد زدند که در جریان این سرقت مرد طلافروش از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفت و دچار نقص عضو شد.
پسر شرور در دومین سرقت به خانه یک دامپزشک دستبرد مسلحانه زد و از آنجا هم مقداری پول و لوازم قیمتی دزدید. شواهد نشان میدهد مرتضی و همدستانش کاروانهای قاچاق مواد مخدر را نیز اسکورت میکردند.
وی ادامه داد: عامل جنایتها در این مدت برای فرار از تله پلیس و بستگان قربانیان، در شهرهای مختلف از جمله بوشهر، کنگان و ملایر مخفی شده بود. در اغلب جرایم هم یکی از برادرانش به نام «ایوب» او را همراهی میکرد که او نیز از سوی مأموران پلیس آگاهی در ملایر دستگیر شده است.
رئیس پلیس آگاهی استان فارس در تشریح عملیات دستگیری پسر جنایتکار گفت: ماموران اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی پس از تحقیقات گسترده سرانجام موفق شدند مخفیگاه او را در شهرستان «ملایر» – استان همدان – شناسایی کنند، اما از آنجا که احتمال داشت او دوباره مخفیگاهش را تغییر دهد، بلافاصله تیمی از ماموران راهی ملایر شده و «مرتضی» را در عملیاتی غافلگیرانه در حالی که کلتی در دست داشت، دستگیر کردند.
سرهنگ محمدی خاطرنشان کرد: تحقیقات مقدماتی از «مرتضی» پایان یافته و او بزودی به بازسازی صحنه قتلها میپردازد. قرار است در جریان بازسازی صحنهها، محل دفن اجساد «شهاب» و «داوود» را هم نشان دهد. «مرتضی» در بازجوییها به قتل و دفن اجساد آنها اعتراف کرده، اما هنوز محل مورد نظر را معرفی نکرده است.
رسیدگی ویژه به قتلهای سریالی کازرون
رئیس کل دادگستری استان فارس هم از رسیدگی ویژه به پرونده قتلهای سریالی در کوتاهترین زمان خبر داد.
قاضی سیاوشپور در جمع خبرنگاران گفت: پس از به دست آمدن شواهدی درباره رابطه قتلهای منطقه «کنارتخته»، رئیس دادگاه خشت و کنارتخته به گروهی از مأموران نیروی انتظامی مأموریت داد با انجام تحقیقات ویژه عامل قتلها را دستگیر کنند.
وی افزود: در جریان تحقیقات با کشف دلایل کافی و انجام سلسله اقدامهای اطلاعاتی و قضایی، سرانجام متهمان پرونده دستگیر و به جرائمشان در حضور قاضی پرونده اعتراف کردند.
رئیس کل دادگستری فارس ادامه داد: متهم اصلی پرونده تاکنون به هشت فقره قتل عمدی و سرقت مسلحانه اعتراف کرده و اتهام سایر متهمان نیز معاونت در قتل عمدی و شروع به سرقت مسلحانه است.
وی تأکید کرد: پس از تکمیل تحقیقات و کشف زوایای پنهان پرونده در کوتاهترین زمان حکم قاطع از سوی قضات ویژه صادر و اجرا خواهد شد. مردم منطقه هم اطمینان داشته باشند این تلاشها فقط به این پرونده محدود نخواهد شد و افزایش سطح امنیت عمومی و جلب رضایت مردم منطقه به طور جدی در دستور کار قضایی، پلیسی و امنیتی قرار دارد.
در صورت هرگونه مشاوره حقوقی راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری داشته باشید.
ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند. ضمن اینکه وکلای مجرب و کارکشته دادپویان، با بیش از سیزده سال تجربه حرفه ای در تمام زمینه های حقوقی و کیفری، تمام راهکارهای لازم را به شما ارائه میدهند و اگر نیازی به تنظیم لایحه، تنظیم شکواییه، تنظیم دادخواست یا تنظیم اظهارنامه شد، میتوانند آنرا برای شما تنظیم نمایند و یا در صورت لزوم، میتوانید با اعطای وکالت نامه به ایشان، صفر تا صد پرونده را برای شما انجام دهند.
دادپویان حامی شما عزیزان و بهترین موسسه حقوقی است که با بیش از سیزده سال تجربه فعالیت های حقوقی و با بیش از سی وکیل پایه یک مجرب، به صورت تخصصی مشاوره حقوقی میدهد و وکالت میکند.
به عنوان مثال، چهار وکیل در زمینه دعاوی خانوادگی دارد که صرفا فعالیت و تمرکز خود را در حوزه دعاوی خانوادگی گذاشته اند. پنج وکیل در زمینه دعاوی کیفری دارد که صرفا تمرکز آنها دعاوی کیفری است و به همین منوال دعاوی دیگر.
بدون دیدگاه