از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید

قاتل کازرون مرتضی جوکار

از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید

در این خبر آشنا میشوید با: از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید، تراژدی قتل طایفه ای و زنجیره ای کنارتخته، مرتضی رفت و مرتضی دیگری وجود ندارد، انتقام جویی قاتل کنارتخته از قاتلین پدر، عدم پشیمانی قاتل کنار تخته از قتل ها، مرتضی قاتل کنار تخته، باهوش و ضد اجتماعی، جزئیات بیشتر قتل ها ی کنار تخته، مصاحبه رودررو با قاتل، اعدام قاتل کنار تخته. تا پایان خبر با ما همراه باشید.

تراژدی قتل طایفه ای و زنجیره ای کنارتخته

قاتل کنارتخته هم خود را قربانی نامید، هم قضاوت کرد و هم در نقش مجری ایفای نقش کرد و بدین ترتیب یک تراژدی وحشتناک را رقم زد که در آن هشت نفر کشته شدند.

قاتل کازرون مرتضی جوکار

پوست شیر

جهت گوش دادن به اپیزد بیست و چهار پادکست جنایی دادپویان یعنی پوست شیر، میتوانید به لینک زیر مراجعه کرده تا با روایت کامل این داستان آشنا شوید.

مرتضی رفت و دیگر وجود ندارد

تراژدی قتل طایفه ای و به نوعی زنجیره ای کنارتخته با دستگیری مرتضی و چند تن از برادارنش بسته شد، مرتضی رفت و خودش نیز می گوید اگر امروز بگویند تا چند ساعت دیگر اعدام می شوی پشیمان نیستم اما باید دید با مرتضی هایی که الان شاید پنج ساله باشند باید چه کرد. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

به گزارش خبرنگار ما، در جلسه ای در سال 88 فرمانده انتظامی استان فارس از یک ماجرای عجیب پرده برداری کرد. در آن جلسه روانشناسان و جامعه شناسانی حضور داشتند که بدون طرح موضوع نیز می شد فهمید ماجرای کشفیات امروز پلیس فارس فراتر از دستاوردهای گذشته است.

در آن روز سردار مویدی سخنان خود را با وضعیت قتل در استان فارس شروع کرد که همواره به عنوان یکی از مشکلات استان مطرح بوده و اگرچه طی مدت گذشته میزان وقوع آن رو به کاهش رفته اما تعداد اندک وقوع قتل نیز غیر قابل تحمل است. وی سپس به شرح ماجرا پرداخت و اینگونه گفت: در سال 62 در منطقه کنارتخته کازرون دو خانواده با یکدیگر اختلافاتی را دامن می زنند که در آن پدر یک خانواده که شش فرزند خردسال داشت توسط خانواده دیگر کشته می شود.

مویدی افزود: زمانی که پدر خانواده کشته شد تحمل این شرایط برای فرزندانش بسیار سخت می شود و این موضوع و واقعه تلخ همیشه در ذهن آنها باقی می ماند تا اینکه سعی می کنند قاتل یا قاتلین پدرشان را شناسایی کرده و مجازات کنند. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

انتقام جویی قاتل کنارتخته از قاتلین پدر

فرمانده انتظامی فارس ادامه داد: خانواده مقتول بررسی و تحقیقات خود را آغاز کرده و پی به جنایت برده و در آن سال مبادرت به اعلام شکایت می کنند اما به دلیل برخی مسائل به نتیجه نمی رسند تا اینکه در سال 84 یکی از فرزندان این خانواده که در زمان وقوع قتل پنج سال داشته تصمیم می گیرد کسانی را که در کشته شدن پدرش نقش داشته اند یکی پس از دیگری شناسایی کرده و به قتل برساند و بر همین اساس نیز اولین قتل در سال 85 رخ داد و آخرین آن نیز در سال جاری به وقوع پیوست.

سردار مویدی گفت: این شخص در حین انتقام جویی از مسببان و قاتل پدرش ناامنی های را در منطقه کنارتخته ایجاد کرده به گونه ای که چند فقره سرقت مسلحانه از منزل، طلا فروشی و حتی ترانزیت مواد مخدر را در لیست جرائم خود دارد. وی گفت: در این مدت دستگاه های امنیتی نیز کار خود را انجام داده و متوجه شدند که برادران این فرد از استان فارس به مناطقی نظیر بوشهر و… مهارت کرده و به نحوی در این مدت خود را به کنارتخته می رسانده و امنیت منطقه را مخدوش می کردند.

فرمانده انتظامی استان فارس گفت: این کشتار همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال جاری با تلاش پلیس، پرونده در اولویت بررسی قرار گرفت و در عملیاتی، اول رابطین قاتل شناسایی شده و پس از آن خود قاتل در یکی از استانها به دام افتاد. وی گفت: بر همین اساس حدود 30 نفر از مرتبطین و مخبرهای این مجرم نیز شناسایی و دستگیر شدند که با این دستگیریها امنیت مناسب در منطقه حکم فرما و پرونده این قتل به نوعی زنجیره ای نیز برای همیشه بسته شد. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

در ادامه جلسه رئیس پلیس آگاهی استان فارس به تشریح دقیقتر جزئیات قتلها پرداخت و گفت: در سال 62 مرتضی-ج که در آن زمان پنج سال داشت شاهد ربوده شدن پدر خود بود که چندی بعد نیز پدرش توسط طایفه ای که با آنها اختلاف داشت به قتل رسید و زمانی که وی بزرگتر می شود خود اقدام به بررسی پیرامون این قتل کرده و متوجه می شود که سناریوی این قتل را چه کسانی که یکی از آنها هاشم- ک نام داشت طراحی کرده بودند ضمن اینکه هاشم یکی از افراد با نفوذ منطقه نیز به حساب می آمد.

سرهنگ محمد محمدی گفت: در اولین قتل مرتضی مبادرت به قل شخصی می کند که به گفته خودش قاتل پدرش بوده است و پس از آن نیز در سالهای 85، 86 و 88 سایر قتلها را نیز مرتکب می شود و در این راستا افرادی نیز بوده اند که توسط هاشم اجیر می شدند تا مرتضی را به قتل برسانند اما وی زودتر به نقشه آنها پی می برده و چنین افرادی را نیز به قتل رسانده است.

وی گفت: در این مابین فردی نیز توسط مرتضی به قتل می رسد که به گفته خودش ربطی به این ماجرا نداشته و مرتضی نیز قصد کشتن وی را نداشته اما در یک سانحه این فرد نیز به قتل می رسد و قاتل نیز از این کرده خود پشیمان می شود. وی گفت: آخرین قتل مرتضی نیز در سال 88 رخ می دهد که در آن هاشم- ک که طراح اصلی قتل پدر او در سال 62 به حساب می آمده کشته می شود و به گفته مرتضی کنارتخته وقتی که وی به قتل می رسد به آرامشی دست پیدا می کند که ناشی از انتقام خون پدرش بوده است. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

عدم پشیمانی قاتل کنار تخته از قتل ها

قاتل: از قتل آنها پشیمان نیستم

همچنین در آن جلسه نوبت به به مرتضی رسید تا در جمع کارشناسان و خبرنگاران حاضر شود و از گذشته خود بگوید، در طول سخنرانی لبخند از لبش دور نشد مردی که امروز در هیبت قاتلی زنجیره ای در مقابل چشم ده ها نفر قرار گرفته جوانی 31 ساله است که خودش می گوید از اینکه عوامل قتل پردش را به قتل رسانده اصلا پشیمان نیست.

مرتضی در آن روز چنین گفت: پنج سالم بود که پدرم را عده ای ربودند و چندی بعد به قتل رساندند در آن زمان و سالهای بعد در کازرون و کنارتخته بسیار زیاد تلاش کردم و با تشکیل پرونده قضایی می خواستم خون پدرم پایمال نشود اما بضاعت چندانی نداشتیم و نتوانستیم گفته های خود را اثبات کنیم.

وی همچنین گفت: در طول این سالها فقط از خدا می خواستم انتقام خون پدرم را بگیرم زیرا عامل تمام بدبختی های ما کشته شدن پدرم بود. مرتضی همچنین گفت: از کشتن آنها اصلا پشیمان نیستم اما از کشتن یکی از آنها پشیمانم که در آن یک نفر که قصد کشتنش را نیز نداشتم اشتباها در یک اتفاق با ضرب گلوله کشته شد و در آن زمان نیز بسیار گریه کردم که خون کسی را به ناحق ریختم.

وی از اتفاقاتی گفت که در طول این چند سال برای خودش و خانواده اش روی داده بود و می گفت اگر پدر داشتم با رفقای بد معاشرت نمی کردم برادرم معتاد نمی شد و می توانستیم به مدرسه بروم. سردار مویدی از سطح تحصیلاتش پرسید و نیز پاسخ داد: تا اول دبیرستان درس خواندم اما دیگر نتوانستم ادامه دهم، یک روز کفش نداشتم، یک روز لباس نداشتم و روز دیگر لوازم تحصیل، از نظر مالی بسیار ضعیف بودیم و کمکهای کمیته امداد نیز دردی را دوا نمی کرد. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

وی حتی از نماز خواندنش گفت و از انیکه چهار سال است لب به مشروبات الکلی نزده و توبه کرده تا بتواند به آرزوی خود مبنی بر انتقام خون پدرش برسد. وقتی مرتضی از شیوه های قتل خود می گفت و یا اینکه چطور توانسته نفرات حاشیه ای و اطرافیان عامل اصلی قتل پدرش را کنار بزند تا به قاتل اصلی برسد شباهتی ایجاد شد به عملیات پلیس که در آن در مرحله اول افراد حاشیه مرتضی دستگیر شدند و سپس خودش به دام افتاد و این ها همه نشان از ضریب هوشی بسیار بالای مرتضی داشت که چگونه در این راه اقدام می کرده است.

وی در طول سخن خود از اینکه این افراد را به قتل رسانده جز در یک مورد احساس گناه نکرد و به نوعی گفت افرادی را که به قتل رسانده برای جامعه مضر بوده اند و مفاسد محسوب می شدند که از هیچ گناهی پرهیز نمی کردند. در طول سخنرانی مرتضی به وضوح می شد در چهره افرادی که در جلسه نشستنه اند و با مرتضی ظرف همین چند دقیقه آشنا شدن خواند که چگونه تحت تاثیر این فراز و نشیبهای زندگی قرار گرفته اند اما واقعیتی که روانشناسان و جامعه شناسان در جلسه مطرح کردند موضوعی بود که در آن قتل های مرتضی توجیه نداشت.

و این پرسش را به ذهن می آورد که چگونه وی توانست با زیرکی جمع را تحت تاثیر گناه های خودش قرار دهد.

مرتضی قاتل کنارتخته، باهوش و ضد اجتماعی

بهرام جوکار استاد دانشگاه شیراز نیز در جلسه آن روز گفت: در هر رفتار اجتماعی باید از دو منظر آن را مورد بررسی قرار داد یک منظر جامعه شناسی و دوم منظر روانشناختی، در بعد جامعه شناسی به یکسری نهادهایی برمی خوریم که شامل خانواده، مدرسه، اقتصاد، دولت، فرهنگ ودین است.

وی با اشاره به اینکه نباید تاریخچه زندگی این شخص را فراموش کرد، افزود: در عصر جدید گفته می شود که باید احساس گناه در کودک ایجاد شود تا وجدان رشد کند و احساس گناه نیز یعنی اینکه چنانچه فردی کاری را مطابق معیارها انجام ندهد با عذاب وجدان رو به رو شود.

این استاد دانشگاه گفت: مرتضی در جامعه ای زندگی کرده که معیارهای آن مدعی می شود که وی در انتقام جویی و قتل پدرش گناهی مرتکب نشده است بدین معنی که خون پدرش بر اساس معیارهایی که در جامعه خود زندگی می کرده باید با خون قاتل پاک می شده و بر اساس گفته های خودش نیز زمانی آرام گرفته که در سال جاری طراح نقشه قتل پدرش را کشته است.

جوکار با اشاره به اینکه مرتضی فردی باهوش است به طوری که در اقدامهایش گاهی از پلیس نیز جلوتر می رفته، افزود: مرتضی محصولی از لایحه ها درونی اجتماع است که چنین نمود یافته، باید دید نهادهای موجود برای مرتضای پنج ساله که با خاطره قتل پدرش در زمان بچگی سر می کرده چه کرده اند، آیا نهادی مثل مدرسه مرتضی را شناسایی کرد و مشکلاتش را مورد رسیدگی قرار داد؟

چنگیز رحیمی یک استاد دیگر دانشگاه شیراز و عضو فعال اتاق فکر فرماندهی انتظامی استان فارس نیز بیان کرد: مرتضی فردی با هوش اما با شخصیتی ضد اجتماعی است، در وجود وی کوچکترین احساس گناهی وجود ندارد و در طول صحبتهایش نیز کاملا خونسرد است و همواره محل اشکال را خارج از خود می داند. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

وی اضافه کرد: وقتی قتل را مرتکب شده در توجیه آن می گوید آنان قاتلان پدر من بوده اند و حتی افرادی فاسد نیز محسوب می شدند که با کشتن آنها جامعه از دست چنین افراد مجرمی نیز راحت شده است و در بحث ترانزیت مواد مخدر و سرقت مسلحانه نیز دلیل این کار را معاشرت با دوستان ناباب می داند و به بیان دیگر خود را عاری از اشکال تصور می کند.

پوست شیر

جهت گوش دادن به اپیزد بیست و چهار پادکست جنایی دادپویان یعنی پوست شیر، میتوانید به لینک زیر مراجعه کرده تا با روایت کامل این داستان آشنا شوید.

چنگیز رحیمی یک استاد دیگر دانشگاه شیراز و عضو فعال اتاق فکر فرماندهی انتظامی استان فارس نیز بیان کرد: مرتضی فردی با هوش اما با شخصیتی ضد اجتماعی است، در وجود وی کوچکترین احساس گناهی وجود ندارد و در طول صحبتهایش نیز کاملا خونسرد است و همواره محل اشکال را خارج از خود می داند. (از قاتل زنجیره ای کنارتخته چه می دانید)

وی اضافه کرد: وقتی قتل را مرتکب شده در توجیه آن می گوید آنان قاتلان پدر من بوده اند و حتی افرادی فاسد نیز محسوب می شدند که با کشتن آنها جامعه از دست چنین افراد مجرمی نیز راحت شده است و در بحث ترانزیت مواد مخدر و سرقت مسلحانه نیز دلیل این کار را معاشرت با دوستان ناباب می داند و به بیان دیگر خود را عاری از اشکال تصور می کند.

چنگیز رحیمی همچنین گفت: مرتضی خود را قاضی می داند مجری فرض کرد و حتی برای خود حقی قائل شد که مامور تحقیق نیز باشد و اینکه تعداد بسیاری زیادی خبرچین برای خود داشت. این استاد دانشگاه گفت: وی یک بیمار روانی است که سرحال ایستاده اما نوع بیماری وی به گونه ای نیست که بتواند از جرم خود در مقابل قانون فرار کند.

جزئیات بیشتر قتل های کنارتخته

جنایتكار انتقامجو كه در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، هشت مرد را از سال 85 در شهرستان كازرون به قتل رسانده، در تازه‌ترین اعتراف‌هایش به تشریح نحوه قتل قربانیان به این صورت پرداخت.

مرتضی با پذیرفتن اتهام قتل هشت مرد در كازرون و بخش «كنار تخته»، درباره انگیزه قتل‌ها به تیم تحقیق گفت: سال 68 زمانی كه پنج ساله بودم، دو نفر به دستور «هاشم»- آخرین قربانی- كه از افراد بانفوذ و پولدار منطقه بود، پدرم را ربودند. پدرم با «هاشم» در سرقت خانه، احشام و جنایت‌های متعدد همكاری داشت. تا مدت‌ها از پدرم بی‌اطلاع بودیم تا این كه متوجه شدیم مردی به نام «ماشاءالله»- فرزند عبدالله- او را به دستور «هاشم» كشته است. بنابراین خانواده‌ام شكایتی مطرح كرده و برادر «هاشم» نیز در دادگاه اعتراف كرد اما به خاطر نفوذ «هاشم»، موفق به اثبات ادعایمان نشدیم.

پس از مرگ پدرم، با زجر و بدبختی بزرگ شدیم. همیشه از خدا می‌خواستم من را به سنی برساند كه بتوانم انتقام پدرم و اهالی را از «هاشم» و اطرافیانش بگیرم. به همین خاطر از سال 84 زمانی كه 21 سال داشتم، تصمیم به انتقام گرفتم. با شناسایی عاملان قتل پدرم و جمع‌ آوری اطلاعات لازم از همدستانشان، چند اسلحه خریدم.

نخستین قربانی‌ام «ماشاءالله» بود، مردی كه پدرم را كشت. او از اشرار منطقه بود كه مرتكب جنایت‌ های هولناكی در منطقه شده و اهالی از او به شدت ترس و وحشت داشتند. نقشه قتل او را تیر سال 85 طراحی كردم. از آنجا كه می‌دانستم او مرد خطرناكی است و چنانچه اشتباه كوچكی می‌كردم، سریع متوجه ماجرا می‌شد و مرا می‌كشت، چهار شب به صورت مخفیانه خانه‌اش را تحت نظر گرفتم تا این كه فرصت مناسبی برای اجرای نقشه به دست آمد. سرانجام نیمه شب مورد نظر، زمانی كه ماشاءالله در خانه تنها بود، از بالای دیوار خودم را به حیاط رسانده و او را در خواب به رگبار بستم.

پس از قتل، مدت‌ها مخفی بودم چرا كه می‌دانستم «هاشم» و همدستانش دنبالم هستند. با این حال به فكر كشتن دومین طعمه‌ام بودم. به همین خاطر «حسن» را مهرماه 85 در محل نگهداری احشام با شلیک گلوله كشتم.

مرتضی درباره انگیزه قتل «حسن» نیز گفت: پدر وی چند سال قبل خانواده‌ام را حسابی اذیت كرده بود. بنابراین همیشه دنبال راهی برای انتقام بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم پسرش را بكشم تا داغدار شود. طبق نقشه از اوایل مهر 85، «حسن» را به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته و در موقعیتی مناسب او را با شلیک های پی در پی از پا درآوردم. «مرتضی» در سومین جنایت پسر جوانی به نام «فرهاد» را از پا درآورد. او در جریان بازجویی‌ها گفت فقط از قتل «فرهاد» پشیمان است: نمی‌خواستم او را بكشم و مرگش اتفاقی بود.

او در تشریح این جنایت اظهار كرد: اسفند سال 85، یكی از دوستانم سراغم آمد و گفت: پسر جوانی به نام «فرهاد» برای دخترها مزاحمت ایجاد می‌كند بنابراین می‌خواست از «فرهاد» انتقام بگیرد.

روز حادثه قرار بود من رانندگی كنم و او به سوی پای پسر جوان شلیک كند. بنابراین پس از كمین و مشاهده «فرهاد» كه سوار موتوسیكلت بود به تعقیب‌ اش پرداختیم. وقتی اسلحه را به دوستم دادم و نتوانست شلیک كند. خودم تصمیم به شلیک گرفتم. بنابراین پای «فرهاد» را نشانه گرفتم اما زمانی كه قصد شلیک داشتم چرخ ماشین داخل چاله‌ای افتاد كه گلوله ناخواسته به قلبش خورد. به هیچ‌ عنوان قصد كشتن او را نداشتم و به همین دلیل وقتی از مرگش باخبر شدم خیلی گریه كردم.

عامل جنایت‌های سریالی كازرون آذر سال 87 نیز داوود و شهاب را با شلیک های مرگبار كشت. این در حالی است كه تاكنون اجساد آنها كشف نشده است. پسر 25 ساله با قبول اتهام این دو جنایت گفت: وقتی از طریق خبرچین‌هایم متوجه شدم «داوود» و «شهاب» مأمور قتلم شده‌اند چاره‌ای جز پیشدستی ندیدم.

آنها براساس نقشه می‌خواستند مرا به منطقه‌ای خلوت ببرند و بكشند. روز حادثه با اطلاع از این ماجرا سوار موتورشان شدم. اما پس از رسیدن به منطقه‌ای بیابانی، آنها را در یک لحظه غافلگیر كرده و كشتم. بعد هم اجسادشان را دفن كردم. به دلیل این‌كه یكی از دوستانم شاهد این ماجرا بود ترسیدم اگر دستگیر شود ماجرا را فاش كند. به همین خاطر دو روز بعد اجساد را از خاک بیرون كشیده و در محل دیگری خاک كردم.»

مرتضی ادامه داد: «ششمین قربانی‌ام «رضا» نام داشت كه او هم از عوامل هاشم بود. می‌دانستم اگر او را نكشم به دستش كشته خواهم شد. بنابراین اردیبهشت سال 87 او را در منطقه نخلستان «كنار تخته» به دام انداخته و به رگبار بستم. پس از این قتل تا مدت‌ها مرتكب جنایت دیگری نشدم تا این‌كه شریف – برادر داوود – سراغم آمد و گفت: «می‌دانم شهاب و داوود را تو كشته‌ای به همین دلیل انتقامشان را خواهم گرفت.» با شنیدن تهدیدهای «شریف» مجبور شدم نام او را هم در فهرست سیاهم قرار دهم. اواسط شهریور امسال نیز «شریف» را در سوپر ماركتی در حوالی میدان معلم كنار تخته شناسایی كرده و او را به رگبار بستم. «شریف» با شلیک 15 گلوله كشته شد و دو نفر دیگر به نام‌های «منصور» و «عبادالله» نیز مجروح شدند.

«مرتضی» سرانجام چهاردهم مهر سراغ «هاشم» رفت و او را هم با شلیک گلوله به قتل رساند. پسر جنایتكار كه همچنان معتقد است «هاشم» فرمان قتل پدرش را صادر كرده می‌گوید: «هاشم می‌دانست سرانجام به دست من كشته می‌شود به همین خاطر هرچه از او می‌خواستم قبول می‌كرد. چند بار از هاشم پول گرفتم. آخرین بار كه سراغش رفتم و درخواست پول كردم یک هفته مهلت خواست.» او می‌دانست در این یک هفته نقشه قتلش را اجرا نمی‌كنم. اما برای من مهم انتقام بود، نه پول، بنابراین صبح سه‌شنبه چهاردهم مهر او را مقابل مغازه‌اش كشتم. این در حالی بود كه «هاشم» برای خاموش كردن آتش كینه در وجودم، پیشنهاد داده بود با دخترش ازدواج كنم. كه قبول نكردم!»

مصاحبه رودررو با قاتل

از نخستین قتل به بعد می‌دانستم قاتلان پدرم دنبالم هستند اما در هر قتل زودتر از آنان دست به كار می‌شدم. دو نفر كه می‌دانستم مامور قتل من شده‌اند مرا سوار موتوسیكلت كردند كه در یک منطقه بیابانی غافلگیرشان كردم و هر دو را كشتم.

گفت‌وگو با قاتل

خودت را معرفی كن؟

در شناسنامه اسمم «سردار» است اما به مرتضی شهرت دارم. 25 ساله و مجردم.

سواد داری؟

بله. تا اول دبیرستان درس خوانده‌ام. البته خیلی دوست داشتم درس بخوانم، اما متاسفانه پس از كشته شدن پدرم دچار مشكلات مالی فراوانی شدیم. چند تن از برادرانم دچار اعتیاد شدند و همه اینها دست به دست هم داد تا درسم را نیمه‌ كاره رها كنم.

خودت علاقه‌ای به ادامه تحصیل داشتی؟

از درس خواندن بدم نمی‌آمد اما مهمترین هدف زندگی‌ام گرفتن انتقام خون پدرم بود.

از كشتن این هشت نفر پشیمان نیستی؟

فقط برای قتل «فرهاد» ناراحت هستم. او نباید كشته می‌شد كه متاسفانه به ناحق كشته شد اما با مرگ «هاشم» و همدستانش ساكنان منطقه به خصوص افراد محروم و بی‌پناه حسابی خوشحال هستند. ضمنا برای قتل‌های خود از چهار سال قبل از خدا تقاضای عفو و بخشش كرده بودم.

پس چرا به سرقت مسلحانه و اسكورت كاروان‌های مواد مخدر می‌پرداختی؟

این كارها فقط برای تهیه مخارج زندگی‌ خود و دوستانم بود. البته در سرقت مسلحانه از طلا فروشی‌ قصد تیراندازی نداشتم اما مقاومت صاحب مغازه مرا مجبور به تیراندازی كرد.

از كجا مطمئن بودی «ماشاالله» قاتل پدرت است؟

در این رابطه تحقیقات زیادی انجام داده بودم. با تعدادی از شاهدان و اعضای گروه «هاشم» هم حرف زدم. مطمئن بودم «ماشاالله» با كمک یكی از دوستان پدرم او را ربوده و سپس با شلیک گلوله وی را كشته بود.

چرا از راه قانونی برای مجازات قتل پدرت اقدام نكردی؟

یکبار شكایت كردیم اما «هاشم» مرد بانفوذ و پولداری بود و با دخالت‌هایش شكایت‌مان به نتیجه نرسید. حتی شاهدی هم برای ادعای خود پیدا كرده بودیم.

می‌دانی چه مجازاتی در انتظار توست؟

همان روز كه قتل‌ها را شروع كردم، می‌دانستم آخر راهی كه می‌روم، مرگ است!

اگر دستگیر نمی‌شدی، به قتل‌هایت ادامه می‌دادی؟

نه، هاشم آخرین قربانی‌ام بود. دیگر قصد كشتن هیچ‌ كس را نداشتم.

تصور می‌كردی در ملایر شناسایی و دستگیر شوی؟

نه، نمی‌دانستم از سوی پلیس شناسایی شده‌ام وگرنه بیشتر احتیاط می‌كردم.

اعدام قاتل کنار تخته

دو سال پس از دستگیری این قاتل بود که دادستان عمومی و انقلاب اسلامی کازرون در جریان اجرای حکم قاتل کنارتخته اینگونه گفت: این حکم به موجب دادنامه شعبه دوم دادگاه کیفری استان فارس و حسب دادنامه شعبه 23 دیوان عالی کشور ابرام شده است.

نصرالله ایزدی خواه افزود: اجرای این حکم مورد تنفیذ قوه قضاییه قرار گرفت و در ملاء عام در محل ارتکاب جنایات این قاتل در شهر کنارتخته اجرایی شد.

وی بیان کرد: علاوه بر قتل، سرقت مسلحانه از طلافروشی، درگیری مسلحانه با ماموران انتظامی، تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت و قدرت نمایی در منطقه از دیگر جرایم قاتل نامبرده است.

ایزدی خواه اضافه کرد: این قاتل در 13 تیرماه 85 با اسلحه کلاشینکف، غلامحسین معروف به ماشاء الله را در دامداری محل کارش در کنار تخته به قتل رساند و در آبان ماه 88 در شهر ملایر استان همدان به جرم قتل هشت نفر دستیگر شد.

وی گفت: این قاتل به اتهام قتل غلامحسین جوکار، داوود جوکار، شهاب زارعی و محمد شریف جوکار به چهار بار قصاص نفس محکوم شد.

ایزدی خواه ادامه داد: برادر این قاتل به نام نریمان جوکار معروف به یعقوب نیز به اتهام معاونت در قتل به 15 سال و به اتهام اختفای ادله جرم به 5/1 سال حبس محکوم شد.

و حالا برادر کنارتخته، حکم قصاص براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر قاتل سریالی کنارتخته به اتهام قتل عمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نیز تایید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است.

براساس این گزارش نیمه شب یکی از ماه های سال 83 به ماموران یکی از كلانتری های کازرون خبر رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ كه جوانی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر یک د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رگیری مسلحانه شبانه بر اثر شلیک گلوله زخمی و به بیمارستان منتقل شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. با گزارش ماجرا به قاضی، بازپرس جنایی تهران د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستور تحقیقات د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این زمینه را صاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بررسی‌ها نشان می‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ كه جوانی با شلیک گلوله به کما رفته است.

با توجه به حساسیت موضوع تحقیقات د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این رابطه آغاز شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا اینکه ماموران توانستند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به سرنخ هایی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست یابند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و رد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پای یک جوان را که از د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وستان وی بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این شلیک مرگبار به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست آورند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر نهایت به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستور بازپرس این جوان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ستگیر شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اما د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تحقیقات مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عی شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که وی سهوا شلیک کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر حالی که تحقیقات د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این خصوص اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت مصد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وم همچنان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر کما بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و سال ها سپری می شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. تا اینکه سال 94 پسر جوان پس از گذشت 11 سال زند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی نباتی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رگذشت و مسیر تحقیقات وارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مرحله تازه ای شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر این مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ت اتفاقات زیاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی افتاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به گونه ای که براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر متهم به شلیک مرگبار کسی نبود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به جز قاتل سریالی کنارتخته. با مرگ این جوان ماموران متهم را برای بازجویی به اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اره آگاهی منتقل کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. وی مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عی شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که سهوا شلیک کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه و به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لیل تاریکی شب متوجه نشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر حالی متهم این اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عا را د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت که براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر وی (قاتل سریالی کنارتخته) قبل از اعد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام بر علیه براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رش شهاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ت د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عی شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که وی به پسر جوان شلیک کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است. با توجه به سرنخ هایی که وجود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت از متهم بار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یگر تحقیق شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

آن‌طور كه مشخص بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، این د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و از مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ت ها قبل با هم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وست بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اما بر سر مسائلی با هم اختلاف د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشتند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ كه باعث كینه‌ورزی بین آنها شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رگیری آنها اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت تا جایی كه شب قبل از حاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ثه، متهم با اسلحه وی را زخمی كرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

تحقیقات نشان می‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ كه این د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و نفر شب حاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ثه با هم قرار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عوا گذاشته بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اما پیش از آن قاتل كه اسلحه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر اختیار د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشته به خانه مقتول رفته و با شلیک گلوله او را زخمی و فرار كرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه است.

بررسی‌ها از این حكایت د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت كه متهم اصلی این پروند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر قاتل سریالی کنارتخته و از اراذل و اوباش است.

اگرچه متهم سعی كرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از خود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به جا نگذارد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اما با انجام اقد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امات پلیسی همه سرنخ ها بر علیه این جوان وجود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشت از این رو پروند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ه برای رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه ارسال شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

براد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر قاتل سریالی کنارتخته د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر حالی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر جلسه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه حاضر شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که اولیای د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌م خواستار قصاص وی شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. وی د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر جریان د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گاه گفت: من و قربانی از سال ها قبل با هم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وست بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم. شب حاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ثه باهم بود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم و برای قد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌م زد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ن به خیابان آمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یم. من اسلحه د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اشتم و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تاریکی شب گلوله ای شلیک شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ كه به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وستم اصابت کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. متهم د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر تمامی مراحل تحقیقات همین اد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عا را مطرح کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر نهایت ختم جلسه رسید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی اعلام و وی به اتهام قتل عمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به قصاص نفس محکوم شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که این حکم به د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یوان عالی کشور ارسال شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر نهایت حکم صاد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ره د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ر د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یوان تایید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

در صورت هرگونه مشاوره حقوقی راجع به دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان در سریعترین زمان ممکن، مشاوره حقوقی تلفنی یا مشاوره حقوقی حضوری داشته باشید.

ضمن مشورت با وکیل پایه یک دادگستری، سوال حل نشده ای برای شما باقی نمیماند. ضمن اینکه وکلای مجرب و کارکشته دادپویان، با بیش از سیزده سال تجربه حرفه ای در تمام زمینه های حقوقی و کیفری، تمام راهکارهای لازم را به شما ارائه میدهند و اگر نیازی به تنظیم لایحه، تنظیم شکواییه، تنظیم دادخواست یا تنظیم اظهارنامه شد، میتوانند آنرا برای شما تنظیم نمایند و یا در صورت لزوم، میتوانید با اعطای وکالت نامه به ایشان، صفر تا صد پرونده را برای شما انجام دهند.

دادپویان حامی شما عزیزان و بهترین موسسه حقوقی است که با بیش از سیزده سال تجربه فعالیت های حقوقی و با بیش از سی وکیل پایه یک مجرب، به صورت تخصصی مشاوره حقوقی میدهد و وکالت میکند.

به عنوان مثال، چهار وکیل در زمینه دعاوی خانوادگی دارد که صرفا فعالیت و تمرکز خود را در حوزه دعاوی خانوادگی گذاشته اند. پنج وکیل در زمینه دعاوی کیفری دارد که صرفا تمرکز آنها دعاوی کیفری است و به همین منوال دعاوی دیگر.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *